مووی کاتیج

یک روانپزشک از هویت یک بیمار فراموشی متهم به قتل در حالی که تلاش می کند حافظه او را بازیابی کند محافظت می کند.

پائولا جوانی است که بعد از قتل یکی از نزدیکانش که هرگز پرونده آن به سرانجام نرسید، لندن را ترک می‌کند تا ساکن ایتالیا شود. اما چند سال بعد از این حادثه تصمیم می‌گیرد به لندن برگردد و در همان خانه‌ای که قتل صورت گرفته بود زندگی کند.

در دسامبر 1935، زمانی که قطار لوکس بین قاره‌ای او در برف عمیق گرفتار می‌شود، کارآگاه هرکول پوآرو برای حل قتلی که شب قبل در ماشینش رخ داده بود، با تعداد زیادی مظنون دعوت می‌شود.

شان موقع دويدن در پارک مرکزي سکته مي کند و مي ميرد. پس از گذشت ده سال، در جريان يک مهماني خانوادگي ناگهان سرو کله پسرکي ده ساله پیدا می شود که ادعا می کند...

در بين چهار کارمند دفتر مشاور املاک پرمير پراپرتی، رقابتی در جريان است. به نفر اول يک کاديلاک مي رسد و به نفر دوم يک سرويس کارد و چنگال و دو نفر آخر هم اخراج!

پنج دوست برای استراحت در یک کابین دورافتاده می‌روند، جایی که بیشتر از چیزی که چانه‌زنی می‌کردند به دست می‌آورند و حقیقت پشت کابین را در جنگل کشف می‌کنند.

نیکلاس آنجل، از پلیس‌های برتر لندن است که بدلیل توطئه همکارانش به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است اما پس از رخ دادن یک قتل او به همه چیز مشکوک می شود و ...

بعد از شنیدن صدای فریاد یک پسربچه برای کمک، دو جوان با به خطر انداختن خودشان وارد یک میدان وسیع چمن زار در کنزاس می شوند اما خیلی زود متوجه می شوند که ممکن است اصلا راه خروجی از این مکان وجود نداشته باشد…

یک زیست شناس مولکولی و شریک آزمایشگاهی اش شواهدی را کشف می کنند که ممکن است جامعه را به شکلی که ما می شناسیم تغییر اساسی دهد.

یک سرباز خود را به خانواده پیترسون معرفی می کند و ادعا می کند که دوست پسر آنهاست که در عملیات جان باخته است. پس از استقبال از مرد جوان به خانه آنها، به نظر می رسد یک سری از مرگ های تصادفی با حضور او مرتبط است.