مووی کاتیج

"استلا مارتین" زنی از طبقه کارگر، با "استفن دالاس" ثروتمند ازدواج کرده و صاحب دختری به نام "لورل" می شوند. اما خواسته های پی در پی "استفن" از "استلا" منتهی به جدایی آنها می شود. "استفن" بعدها ازدواج کرده و "لورل" تبدیل به همه چیز زندگی "استلا" می شود و...

«ادی» یک کنترل کننده ی هوایی کامپیوتری است که هدایت «تلون جت» - نسل جدید هواپیماهای پنهان که می توانند از دید رادار دشمن مخفی بمانند - را به عهده دارد. موقع بازگشت از مأموریتی، هواپیمای «ادی» مورد اصابت صاعقه قرار می گیرد و «ادی» شروع می کند به خودسرانه عمل کردن. حالا، پیش از این که «ادی» باعث آغاز جنگ جهانی سوم شود، باید جلوی او را گرفت...

"جان هنری آرمسترانگ" پس از افشای روابط تجاری فاسد از کار خود اخراج می شود. او که ناامیدانه در جستجوی کاری برای گذراندن زندگی خود است به پیشنهاد دوست دختر خود عمل کرده و...

گروهی از سربازان زبده نیروی دریایی آمریکا دور هم جمع می شوند تا در مورد هدف خود، اسامه بن لادن، اطلاعاتی جمع آوری کرده و …

در روز افتتاح موزه بزرگ جرم شناسی، گروه مایستری نیز جزو میهمانان افتخاری آن دعوت شده اند اما فردی شیطانی و نقاب دار از راه می رسد و سعی دارد بد نام ترین باند شیطانی را با جمع آوری افرادی، تشکیل دهد. آیا ممکن است دانشمند دیوانه، جاناتان جاکوبو، بازگشته باشد و قصد کینه توزی داشته باشد ؟

در فیلم سیمون زمانی که یک بازیگر زن مشهور از بازی در یک فیلم کناره‌گیری می‌کند، تهیه‌کننده این فیلم به نام ویکتور تارانسکی (با بازی آل پاچینو) که نمی‌تواند جایگزینی برای این بازیگر پیدا کند و موقعیت خود را در خطر می‌بیند، تصمیم می‌گیرد با استفاده از فناوری شبیه‌سازی، یک بازیگر زن کامپیوتری به نام سیمون را ساخته و جایگزین ستاره فیلم خود کند اما…

فیلم بدون دیالوگ که داستان یک پدر غمگین در شب کریسمس انتقام مورد انتظار خود را از یک باند بی رحم انجام می دهد.

داستان فیلم “شکرگزاری” پس از پایان شورش جمعه سیاه به تراژدی رخ می‌دهد. یک قاتل سریالی به نام “جان کارور” به شهر پلیموث، ماساچوست می‌آید و قصد دارد تابلویی حکاکی روز شکرگزاری را از ساکنان شهر ایجاد کند. این وقایع ترسناک و مرموز از طریق داستان اصلی فیلم پیش می‌رود و به تشویق تعقیب و گریز وا می‌پردازد.

تجربه‌ای بی‌نظیر و زیبا از تور دوران از خواننده‌ی معروف، تیلور سویفت

یک دانشجوی دانشگاه آکسفورد مجذوب دنیای فریبنده و اشرافی همکلاسی خود می‌شود که او را به ملک سالتبرن دعوت کرده تا یک تابستان فراموش‌نشدن را برای او رقم بزند.